اذن روايت و اجتهاد حضرت رضاعليشاه از جانب آيتالله محمّد موسوي نجفآبادي
اذن
روايت و اجتهاد حضرت رضاعليشاه از جانب آيتالله محمّد موسوي نجفآبادي و ترجمة آن
ذيلاً آورده شده است:
بسم الله الرّحمن
الرّحيم
سپاس
خداي را كه فرستندة پيامبران و استوار دارندة براهين هدايت براي جويندگان راه است و
ما را از متمسّكين به شريعت خاتم پيامبران و ولايت امير مؤمنان و امام متّقيان و
ائمة الهداة المهدييّن قرار داد و الصّلوة و السّلام بر فرستادة مبعوث او براي جميع
خلق محمّد و آله الطّيبين الطّاهرين خصوصاً عموزاده و وصي و وزير او ريسمان محكم
الهي و برگزيدة صاحب جاه الهي امير مؤمنان و قائد سعادات برگزيدة دو عامل از خاندان
طه و يس و درود پياپي به ايشان تا روز دين. و بعد از آنجائي كه علم اشرف خصلتها و
اكمل كمالات و زيباترين جمالات و برترين عظمتها و زيباترين زيبائيهاست و ترديدي
نيست كه اشرف همة علوم علم قواعد دين است كه سبب هدايت جويندگان راه ميشود و توسط
آن احكام شريعت شناخته و ادلّة تفصيلية آن استنباط ميگردد و وسيلهايست براي رسيدن
به سعادت ابدي و سيادت دائمي. بخصوص علم حديث كه يكي از دو پاية اصلي و دو ريسمان
اتّصال و دو راهنماي رساننده به دو ثقل هدايت است كه سرور دو جهان تمسّك به آنها را
امر فرموده و به همين منظور خداوند تعالي براي حفظ دين و احكام خود علماء و
مستحفظين شرايع و احكام را معتمد قرار داده است زيرا ايشان شناختي را كه از اهميّت
علم بايد بيابند كسب كردهاند و همّت خود را آنطور كه لازم است صرف آن كردهاند.
از كساني كه در اين طلب كوشيدهاند و به اجتهاد رسيدهاند
و در تحصيل اين مطلب بذل جهد نمودهاند و به سعادت علم و عمل نائل آمدهاند و اين
مسير را پيمودهاند أوفر[1]
اكمل عالم و فاضل كامل دارندة كل فضائل اشخاصي كه نزديك و شبيه به ايشان هستند صاحب
فكر نقّاد و طبع روان و فضل فراوان و ذهن صافي آراسته به همة نيكوئيها و وارسته از
جميع عيوب مولاي ما سلطانحسين[2]
فرزند عالم فضيل و محدّث جليل بزرگوار قطب العارفين و كهف[3]
السّالكين التّقي[4]
النّقي[5]
المؤتمن[6]
مولاي ما شيخ محمّد حسن[7]
كه خداوند بقاي ايشان را طولاني نمايد؛ همانا كه خداوند ايشان را حفظ خواهد كرد، پس
تلاش و جهد نمودند و نفس خود را به زحمت انداختند و در تحصيل علم با صعوبت و مشقّت
كوشش كردند و آن را از اهلش بدست آوردند و از سرشت خود اخذ كردند و دُرهاي خود از
صدفهاي اربابان فضلشان را به هم آميختند و خداي را سپاس كه از علماء اعلام و فقهاي
عالي مقام و محدثّين عظام كرام گرديدند و در استنباط مسائل احكام شرعيّه از ادّلة
تفصيلية آن اقتدار يافتند. از خداوند تعالي مسئلت دارم كه در رسيدن به غايت كمالات
و عروج و مدارج فضل و كمال و خروج به اعلاترين معارج علم و فضائل موفق باشند.
همانا كه از من اجازت خواستند كه از كتب اخبار و مؤلفات علماي ابرارمان روايت كنند.
پس به جناب ايشان اجازت دادم كه از هر آنچه كه از نظر من صحيح است و از كتب اخبار و
مؤلفات اصحاب خوبمان بالاخص كتب چهارگانه الكافي- الفقيه- التّهذيب- الاستبصار كه
از زمانهاي گذشته مرجع بودهاند و كتب سه گانه متأخّر الوافي- الوسائل- البحار
الانوار كه بسيار مشهورند و مانند آتش بر منار و خورشيد در وسط روزند و هر كدام از
مشايخ كبار كه از شيخ و استادم بارع و جامع احكام فقيه اصولي شيخ فتحالله
نمازي اصفهاني معروف به شريف كه خدا به او جزاي خير دهاد روايت كنند
و به طرقي كه از شيخ و استادش سيّد آقا مير محمّد هاشم خوانساري اصفهاني از شيخ
علّامه شيخ مرتضي انصاري از مولا احمد نراقي از شيخ سيّد مهدي مشهور به بحرالعلوم
از استاد فريد وحيد آقا محمّد باقر بهبهاني از پدر مولا محمّد اسماعيل از مولا
محمّد باقر مجلسي از پدرش مولا محمّد تقي مجلسي از شيخ بهاءالدّين عاملي اعلي الله
مقامه به روش مذكور در اربعين وي روايت كنند. ايشان را به تقواي الهي و مراعات جانب
احتياط كه راه نجات است وصيّت ميكنم و از خداوند براي خود و ايشان توفيقي كه به
محمّد و آل او صلّي الله عليه و آله عطا شد را مسئلت دارم. در ماه شوّال سال 1354
تحرير گرديد.
الاحقر
محمّد موسوي نجفآبادي
<< Home